دکتر مداویر برنده جایزه نوبل 1960 در پزشکی می نویسد که هیچ انسانی از پیری نمی میرد. جامعه پزشکی آمریکا خاطر نشان می کند که تاکنون فردی را که فقط از پیری مرده باشد ، نتوانسته اند مشخص کنند ، بلکه مرگ در اثر بیماری و یا ضایعات دیگر حادث می گردد. بدن انسان بعد از سنین 25 تا 30 سالگی شروع به تخریب آرام می کند و هر دقیقه میلیون ها سلول بدن می میرند و میلیون ها سلول جدید در اثر تقسیم سلولی به وجود می آیند . فرایند تقسیمات سلولی با افزایش سن متوقف نمی گردد بلکه کاهش می یابد و کم کم تعداد سلول ها کاهش یافته و به آرامی قدرت انجام وظیفه معمول قبلی را از دست می دهند. دلیل مرگ سلولی و کاهش آنها هنوز چندان مشخص نشده و هورمون ها نقش قابل ملاحظه در این فرآیند اجرا می نمایند. تمایلات و توانایی جنسی از این عملکرد دور نبوده و با افزایش سن کاهش تمایلات و توانایی جنسی به خوبی مشهود است . نظرات مختلفی سعی در توضیح این نقصان ها نموده اند . دکتر اسککل می نویسد نقصان ها زاییده برخورد فرد با خود و محیط است . کلیشه های اجتماعی و انتظارات از افراد مسن می تواند در تشدید این کاهش ها موثر واقع گردد. ایشان می گویند که توانایی نعوظ از روز اول زندگی تا لحظه مرگ همراه انسان خواهد بود و چنانچه در سنین بالا نعوظ کاهش می یابد بیشتر دلائل فرعی دارد و فیزیولوژی نقش کمتری دارد.
دکتر ولبارست معتقد است که هیچ پزشکی با معاینه فرد نمی تواند ناتوانی جنسی او را تشخیص دهد ، گروهی ناتوانی جنسی را بیماری تلقی می کنند و یا گروه دیگر فقط نعوظ را دلیل توانایی جنسی قلمداد می کنند. نعوظ صبحگاهی برای گروه دیگر محققین نشانگر توانایی جنسی است . بعضی از آقایان در برخورد با جنس مونث دچار رفتارهای مختلف می گردند . دکتر برنارد می نویسد که عوامل اجتماعی و نوع روابط بین زن و مرد می تواند یکی از مولفه های تعریف توانایی جنسی می باشد. فضای اجتماعی و عاطفی افراد با افزایش سن ثابت باقی نمی ماند و دائما در حال تغییر و تحول است . عوامل مختلفی به طور مداوم در بهم زدن این فضا نقش دارند و همین عوامل به تدریج بر تمایلات و توانایی جنسی اثر می گذارند . ز آنجایی که تمایلات جنسی جوانان قوی می باشد ، این عوامل بازدارنده به وسیله زیادی هورمونه خنثی می گردند و فرد جوان را در هر شرایطی آماده فعالیت جنسی قرار می دهند . عوامل منفی و بازدارنده مانند انتظارات اجتماعی ، اقتصادی ، خانوادگی و مذهبی با افزایش سن اثرات خود را نشان می دهند . عوامل بازدارنده و خنثی کننده تمایلات جنسی در سنین بحرانی میانسالی و سالمندی ، مانند از دست دادن شغل ، طلاق ، بیماری ها و ترس از آنها ، نارسایی های فکری ، افسردگی و عوامل دیگر می توانند نعوظ را درمردان تا حد صفر کاهش دهند. فشارهای اجتماعی و روحی اثرات مخرب خود را در روابط خانوادگی و ازدواج همواره نشان داده اند . بحران ها می توانند سبب کاهش و یا قطع روابط جنسی بین زوجین گردد و عدم انجام وظیفه زناشویی در کاهش توانایی جنسی اثر مستقیم گذارده و مرد را به سوی ناتوانی جنسی سوق می دهد.
در مطالعات بر روی موش های آزمایشگاهی عوامل فیزیکی و محیطی توسط دکتر رابین مورد مطالعه قرار گرفتند . ایشان می نویسد که با افزایش سن عوامل فیزیولوژیکی و محیطی ، فعالیت جنسی موش ها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد تا حدی که بسیاری از موش ها پیر را در قفس موش های مونث جوان قرار دادند و مشاهده نمودند که در ابتدا موش های پیر احساس شادابی جنسی از خود نشان دادند و فعال تر از قبل شدند ولی با گذشت زمان فعالیت جنسی آنان کاهش یافت و موش های پیر تمایلی نسبت به موش های جوان نشان نمی دادند. کاهش فعالیت های جنسی مردان پیر را می توان تا حدودی نتیجه کاهش ظرفیت فیزیولوژیکی آنها قلمداد کرد . عوامل روحی و روانی به نوبه خود نقش مهمی در این زمینه بازی می کنند. تعیین میزان تاثیر عوامل فکری و روانی از یک طرف و عوامل جسمی از طرف دیگر کار بسیار مشکلی است .
دکتر کینزی معتقد است که در واقع فرآیند پیری جنسی از دوران بلوغ آغاز می گردد. ایشان می نویسد که علی رغم اینکه فعالیت های جنسی در دوران بعد از بلوغ شدت پیدا می کند ولی آغاز بلوغ دوران کهولت جنسی را اعلام می دارد. البته درک این مطلب برای جوانان که سطح بالایی از تمایلات و توانایی جنسی را دارند ، چندان آسان نیست ولی بررسی های متعدد این موضوع را تایید کرده اند و یکی از دلایل شروع کهولت جنسی ، آغاز بزرگ شدن غده پروستات از دوران بلوغ است . دکتر کینزی می نویسد که با افزایش سن ، حساسیت جنسی نسبت به تحریکات جنسی به آرامی کاهش می یابد و صحنه هایی که در جوانی بسیار تحریک کننده تلقی می شدند ، دیگر مانند گذشته عمل نکرده و فرد سالمند قادر به ابراز احساسات کمتری است و حتی ممکن است از روبه رو شدن با صحنه های محرک فاصله بگیرد .
دکتر همیلتون این نکته را گوشزد می کند که تعدد نعوظ صبحگاهی نشانه ای از توانایی جنسی است و کاهش تعداد نعوظ صبحگاهی نشانه کاهش تمایلات جنسی فرد است . البته نظریه این محقق مورد بحث است و در سایر قسمت ها این موضوع مورد بررسی مجدد قرار خواهد گرفت . در مطالعات دکتر کینزی تعداد نعوظ از 2 در هفته در افراد سنین 30 تا 50 سال به 5% بار در هفته در سالمندان بالای 70 سال کاهش یافت . دکتر کینزی می نویسد که نعوظ صبحگاهی در سنین بالا دال بر وجود تمایلات جنسی نیست و هم چنین عدم وجود نعوظ دلیل ناتوانی جنسی نیست . گروهی از افراد مورد مطالعه این محقق اعلام داشته اند که علی رغم عدم دستیابی به نعوظ صبحگاهی ، تمایلات جنسی جنسی آنها کاهش نیافته است . مخاطب محترم ممکن است از خواندن این نظریه های ضد و نقیض گیج شود . در پاسخ به عرض می رسد که علم جنسیت یا سکسولوژی در دوران ابتدایی خود به سر می برد ، لذا وجود این نظریه ها را برای مطالعات دیگر آماده می سازد.
تغییرات ظاهری جسمی در اثر افزایش سن
هر چند افزایش سن یک پدیده بیمارگونه محسوب نمی گردد ولی هر چه سن بالاتر می رود ، شخص تغییراتی در خود احساس می کند که قبلا با آن آشنا نشده و تجربه ای نسبت به آنها ندارد. افت جسمانی باعث تعجب و یا حتی گاهی ترس می گردد. اشنایی میانسالان با این تغییرات می تواند احتمالا آمادگی بیشتری برای خوشامدگویی به این تحولات باشد و اجازه بدهد که سالمند با واقعیت ها برخورد منطقی داشته باشد. تغییرات ظاهری و قابل مشاهده اندام ها در اثر افزایش سن در مردان عبارتندز کاهش استقامت و توانایی جسمی ، طاسی یا ریزش مو در بعضی افراد ، سفید شدن موها تقریبا در همه ، بزرگ شدن سینه ها در اثر افزایش بافت های چربی و تغییرات هورمون ها و افزایش بافت های چرب در زیر گلو ، لاغر شدن عضلات قسمت پایین بدن ، افزایش مو در گوش ، چاقی و غیره
دکتر کارلسون می نویسد که افزایش بافت های چربی در اطراف سینه و بزرگ شدن سینه در مردان را نباید دست کم گرفت . در موارد بخصوصی بزرگ شدن سینه در مردان می تواند نتیجه سرطان سینه ( مانند خانم ها ) باشد. نویسنده ادامه می دهد که درمان هورمونی برای کوچک کردن سینه ها در آقایان می تتواند خطرناک باشد .برخورد افراد با بزرگ شدن سینه ها می تواند به طرق مختلف از دید دیگران مخفی گردد. پوشیدن لباس های بسیار گشاد ، پوشیدن کت هایی با اپل های بزرگ و یا عدم شرکت در فعالیت هایی مانند شنا ، که فرد مجبور شود پیراهن خود را در بیاورد .
با اینکه اکثر خانم ها در مطالعات دکتر کارلسون نسبت به طاسی و کاهش مو و سفیدی موی مردان بی تفاوت بوده اند ولی این خود آقایان هستند که با مشاهده تغییرات ظاهری خود و مقایسه وضع فعلی خود با دوران جوانی به نتایج آزاردهنده رسیده و عکس العمل های شدید و غیر منطقی از خود نشان می دهند. مشاهده چروک ها و افزایش بافت های چربی در صورت و گردن به طور غیر مستقیم تغییرات سن را نشان می دهند. سالمندان یا میانسالانی که نسبت به زیبایی خود حساس هستند ، نسبت به این تغییرات بی تفاوت نبوده و به دنبال درمان می روند . مراجعه افراد مذکر به متخصصین پوست و زیبایی در سطح جهان در حال افزایش است و تعداد آقایانی که دماغ خود را عمل می کنند و پوست صورت خود را می کشند نیز بالا رفته است . هدف این افراد حفظ موقعیت فعلی است و با حفظ زیبایی سعی در ثابت نگه داشتن تغییرات جسمی خود هستند.
تاثیر داشتن همسر بر توانایی جسمی
در سال 1960 دو پزشک امریکایی به نام های نیومن و نیکلسون در مرکز پیر شناسی دانشگاه دوک 250 نفر سالمند بین 60 تا 93 سال را از طریق پرسشنامه مورد تحقیق قرار دادند . بنا بر اظهارات پاسخ دهندگان فعالیت های جنسی بعد از سن 75 سالگی کاهش نشان داده بود . از 149 سالمند که دارای همسر بودند ، 54 درصدشان از نظر جنسی فعال بودند. در مقابل از 101 سالمند که همسرشان فوت کرده و یا طلاق گرفته بودند ، فقط 7 درصد آنها از بعد جنسی فعال بودند و 93 درصدشان تمایلات و فعالیت های جنسی را یک پدیده غیر لازم و بی معنا معرفی کردند. محققین گزارش داده اند که افرادی که دارای درآمد و سرمایه کمتری بودند از متمولین فعال تر بودند. هم چنین سالمندانی که از جوانی فعالیت جنسی منظم با همسر خود داشتند ، در سنین بالا نیز فعالیت های جنسی خود را حفظ نموده بودند.
جانسون و ماستر در سال 1970 میلادی 694 سالمند را مورد تحقیق قرار دادند و با این نتیجه رسیدند که اشخاص فعال از بعد فیزیکی و روحی که مرتب فعالیت جنسی داشته اند ، دتوانایی جنسی خود را حتی تا بعد از 80 سالگی حفظ نموده اند . افرادی که فعالیت نا مرتب داشته و یا مدت ها مجرد بودند از گروه بالا کمتر فعال بوده اند . هم چنین زوج هایی که درک متقابل داشته و فعالیت جنسی آنها دچار نوسان و نامرتبی نشده از روابط جنسی بهتری در سنین بالا بهره مند بودند. مطالعات مرکز پیر شناسی دوک امریکا مطالعات دیگری را بر روی 260 سالمند 60 تا 90 ساله از سال 1954 تا سال 1971 ادامه دادند . مطالعات در طول 17 سال نشان داد که افرادی که متاهل بودند از سلامتی روحی و فیزیکی بهتری بهره مند بودند و از توانایی جنسی بالاتری برخوردار بودند ، در مقابل افراد مجرد درصد کمتری تمایلات جنسی از خود نشان دادند. محققین نتایج زیر را بیان نموده اند :
- به رغم کاهش تمایلات جنسی با افزایش سن ، توانایی عمل جنسی در افراد متاهل تا 50 درصد باقی ماند.
- تمایلات جنسی در بین سالمندان مجرد یک پدیده غیر معقول گزارش شده بود .
- فعالیت جنسی در دوران جوانی این سالمندان معیار قابل اطمینانی در فعالیت های جنسی آنها در کهولت محسوب گردید.
دکتر دیویس و پفایفر نتایج بالا را بسیار ارزنده قلمداد می کنند و اعلام می دارند که نظریه های سال های 1960 و 1970 میلادی که در آلمان مطرح شده بود و صحیح است که انسان با تعداد معینی دفعات انزال بدنیا می آید ، صحیح نبوده و بدن انسان با انجام مرتب و معمول فعالیت جنسی می تواند این توانایی را حفظ کند.
دکتر کینزی رابطه تمایلات جنسی را با نعوظ صبح گاهی مورد مطالعه قرار داده و می نویسد که افراد مسن حتی تا سنین 66 سال نعوظ صبح گاهی پیدا می کنند ( 3 بار در هفته ) تحقیقات ایشان نشان داد که مردانی که بالای 70 سال بودند و با همسرشان زندگی می کردند از نعوظ بیشتری از گروه مشابه مجرد برخوردار بودند . محقق نتیجه گیری می کند که اطمینان خاطر از داشتن همسر خوب و عدم تحمل تنهایی عامل مهمی در امنیت جنسی محسوب می گردد. دکتر فرانک می نویسد که روابط مشروع با همسر می تواند پشتوانه قوی ایجاد روابط روحی و روانی بین زن و شوهر باشد. در افراد مسنی که در شرف از دست دادن شغل و کاهش توانایی های فیزیکی و اجتماعی هستند و دچار کاهش اعتماد به نفس می شوند ، شرکت فعالانه در روابط جنسی می تواند فاکتور اطمینان بخشی در شناخت شخصی و احساس امنیت اجتماعی باشد و فرد را نسبت به آینده خوش بین نماید.
استمنائ یا خود ارضایی در سالمندان
بررسی پدیده خود ارضایی در میان سالمندان یکی از مشکل ترین وظایف محققین رشته جنسیت شناسی محسوب می گردد. مقالات و نوشته ها در این باره بسیار محدود و ناقص هستند . اصولا بررسی این پدیده در هر گروه سنی کار ساده ای نیست و دلیل آن هم عدم قبول انجام آن توسط افراد مورد تحقیق است . آموزه های دینی ، قومی و گروهی برای حفظ خانواده و ازدواج و افزایش جمعیت ، این عمل را مذموم شمرده و جز گناهان محسوب می ککند. مسیحیت ، یهودیت و اسلام عمل خود ارضائی را به شدت نفی کرده اند . حتی افراد به طور معمول از صحبت کردن در مورد آن امتناع کرده و سعی در پنهان کردن این موضوع دارند . آمارهای بسیاری در دست است که نشانگر این واقعیت است که علی رغم نفی مذاهب ، انسان ها در شرایط خاص اقدام به این عمل کرده و فقط سعی بر پنهان کردن آن داشته اند . هدف ما در اینجا بررسی پدیده خود ارضائی نیست فقط باید متذکر شوم که در بعضی از کشور های اروپایی این عمل را به محصلین می آموزند و از محصلین می خواهند که آن را انجام دهند . در دو دهه گذشته کم کم شرم و حیا در اروپا و امریکا از بین رفته و افراد از اعلام انجام این عمل در تلویزیون و محافل عمومی خجالت نمی کشند .
استمنائ در بین سالمندان توسط محققین مورد بحث و بررسی قرار داشته است . دکتر استار در سال 1981 گزارش می دهد که 50 درصد افراد مورد مطالعه ایشان اذعان داشته اند که به طور مستمر خود ارضائی می نموده اند . دکتر واسو در گزارش های خود ، بر خلاف ادعاهای دکتر استار می نویسد که عدم دسترسی به شریک جنسی و یا بستری بودن سالمند در مراکز و بیمارستان ها می تواند سبب خود ارضایی در افراد سالمند گردد. دکتر واسو می نویسد که نسبت 50 درصد صحیح نیست و درصد افرادی که دست به خود ارضایی می زنند بسیار کمتر است . ایشان اضافه می کند که مذهب و سایر ارزش های اجتماعی در افراد سالمند ، ایشان را از این عمل دور نگاه می دارد . در ادامه او می گوید از آنجایی که این پدیده بسیار خصوصی است افراد سالمند کمتر مایلند که اطلاعات را در اختیار مصرف کننده قرار دهند و محقق کمتر قادر استکه این اطلاعات را از سالمند جویا گردد . خجالت ، شرم و حیا سبب می گردد که این موضوع به صورت نهفته در سطح جهان باقی بماند .