میزان طبیعی فعالیت جنسی در سالمندان

توسط:
به اشتراک گذاری در:

هر چه سن افراد بالاتر می رود تفاوت های بین فردی نیز افزایش می یابد و تعیین یک معیار به عنوان متوسط و یا تعداد متعارف فعالیت های جنسی در بین سالمندان کاری بسیار مشکل است . مسله اول تعریف سالمندی است. در کشور امریکا به افراد بالای سن 65 سال ، سالمند گفته می شود. و در جوامعی مانند کشور ما که متوسط سن فردی پائین تر از امریکا است ، هنوز تعریف جامعی از سالمندی معیین نگردیده است . شاید بتوانیم سن 60 سالگی را شروع سالمندی در نظر بگیریم . آنگاه افرادی که در دهه 60 ، 70 ، 80 تا 90 هسستند مشمول این تعریف می شوند. تفاوت های جسمی بین این گروه های سنی کم نیست . ابتلا به بیماری های مختلف و یا مصارف دارو ها می تواند گروه دیگری از تفاوت ها را مشخص کند. با توجه به تفاوت های فوق ، فعالیت های جنسی و یا توانایی انجام آن ، طیف گسترده ای در بین سالمندان دارد. دو محقق به نام استار و واینر در سال 1981 بر اساس تحقیقات خود در بین افراد 60 تا 80 ساله دریافتند که متوسط دفعات فعالیت جنسی در آنها 1/2 بار در هفته بوده است. این عدد به تنهایی گویای هیچ واقعیتی نیست زیرا که 70 ساله ها و 80 ساله ها به مراتب کمتر از 60 ساله ها فعال بوده اند و متوسط دفعات چندان مفهومی ندارد. یک فرد سالمند بسیار سالم و ورزشکار ممکن است در هفته چند بار فعالیت جنسی داشته باشد . سالمندانی که مبتلا به  بیماری های قلبی و یا دیابت و افسردگی می باشند ، از تمایلات جنسی بسیار کمی برخوردارند و ممکن است حتی در طول سال هیچ گونه فعالیت جنسی نداشته باشند. پس اطلاعات میانگین دفعات نمی تواند چندان مفید واقع گردد.

 

مسئله جنسیت یک پدیده بسیار شخصی است و حتی در هر فرد دفعات انجام فعالیت جنسی در طول زمان متفاوت است. از بعد فرهنگی نیز اقدام به تهیه این آمار تقریبا غیر اخلاقی محسوب می گردد. گاهی در مجلات و رسانه های جمعی اعدادی به نظر مخاطبان می رسد و این اعداد مساله ساز می گردند. افراد سالمند بعد از مطالعه یا آگاهی از میانگین طبیعی فعالیت جنسی در صدد اثبات این نکته که هنوز جوان هستند برآمده و به فعالیت های فراتر از توان جسمانی خود اقدام می نمایند که می تواند خطرناک باشد. مسابقه ای در سطح جهانی در اثبات مردانگی به صورت نهفته در بین افراد وجود دارد که متاسفانه این مسابقه با مصرف انواع داروها ، اشکال بیمارگونه بسیار زشتی پیدا کرده است . از آنجا که جنسیت یک پدیده کاملا شخصی است و هر فرد از توانایی خود آگاه است ، فشار بیش از اندازه می تواند مشکل ایجاد کند . چنانچه فردی قادر به قدم زدن در سربالایی نیست تلاش بیش از حد برای رسیدن به بالای تپه باعث فشار بر قلب می گردد. انجام فعالیت های جنسی نیز احتیاج به اکسیژن گیری و استقامت و توانایی دارد. فشار بیش از حد می تواند سبب سکته گردد. مسابقه تعدد که در بین جوانان وجود دارد نباید سالمندان را ترغیب کند. سالمند با توجه به سن خود و سن همسر و شرایط اجتماعی و غیره احتیاجی به مسابقه ندارد. 

 

تحقیقات مربوط به فعالیت های جنسی سالمندان 

 

تحقیقات در مورد این پدیده از دهه 1950 آغاز گردیه است و علت آن نیز افزایش متوسط سن سالمندان در سطح جهان است . کنیزی در سال 1948 تا 1953 اقدام به جمع اوری اطلاعات در این زمینه نموده است. ایشان می نویسد که تا سال های دهه 1950 حتی بحث راجع به این موضوعات امکان پذیر نبوده است و افراد به طور خصوصی بین دوستان این مسائل را مورد بررسی و بحث قرار می دادند. ممنوعیت های اجتماعی و مذهبی در امریکا سبب شد که کینزی با سختی اطلاعات خود را جمع کند و اطلاعات جمع شده توسط ایشان چندان قابل اطمینان نباشد ولی پایه هایی برای مطالعات بعدی باشد. یافته های این تحقیق نشان داد که افراد سالمند بالای 60 سال در سال های 1950 به طور متوسط حدود یک بار در هفته اقدام به انجام عمل جنسی کرده بودند. تحقیقات سال های 1970 و 1980 میلادی در امریکا توسط وایلر بر روی 340 مرد سالمند به مدت 6 سال نشان داد که متوسط شرکت در فعالیت جنسی از یک بارتا دو بار درهفته بوده است . 

دکتر پفایفر در سال 1972 می نویسد که متوسط یک بار در هفته نمی تواند مشخص کننده نوع و کیفیت فعالیت جنسی باشد زیرا که هم آغوشی و ملاسمه در سالمندان گاهی بیشتر از انجام عمل جنسی لذت آور می شود. دکتر باتلر در سال 1976 و دکتر باتوینیک در سال 1984 این موضوع را به طور مبسوطی مورد بحث و بررسی قرار داده و می نویسد که در سالمندان کیفیت برخورد های جنسی از عمل جنسی مهم تر است. دکتر ماتیاس می نویسد که مطالعات او در سال 1997 میلادی نشان داده که سالمندانی که از بیماری های آرتروز ، فشارخون ، مشکلات قلبی ، دیابت و مشکلات کلیوی رنج می برند ، کمتر در فعالیت جنسی شرکت می نمایند. سلامتی جسمی از دو بعد توانایی و اشتیاق به عمل جنسی در سالمندان ارزیابی گردیده است . افراد سالمندی که مشکل حمام گرفتن دارند ، قدرت از جا بلند شدن ندارند ، قادر به تعویض لباس های خود نیستند و درد های مختلف باعث بی خوابی و یا کم خوابی در آنها می گردد ، تمایلات و فعالیت جنسی آنها مختل می شود. سالمندانی که به نارسایی های هم ردیفان خود آگاه می گردند ، احساس آرامش کرده و فکر نمی کنند که ایشان تنها هستند که با این مسائل مواجه هستند . شرکت کمتر در فعالیت جنسی نباید از بعد روحی سالمندان را برنجاند و خود را با دوران جوانی یا جوانان مقایسه کنند. 

 

مقایسه سالمندان با جوانان در انجام فعالیت های جنسی 

 

در تحقیقات برروی 13000 مرد در سنین مختلف نتایج زیر توسط دکتر کال در سال 1995 به دست آمده است . 

 

ردیف           سنین                                                                   حداقل یک بار             
1 19-24 96 درصد
2 30-34 92 درصد
3 50-54 83 درصد
4 65-69 57 درصد
5 75 به بالا 27 درصد

 

اطلاعات فوق دفعات فعالیت های جنسی افراد در طول ماه نشان می دهد ، دکتر کال می نویسد که افراد گروه اول به طور متوسط 11/7 بار ، گروه دوم 8/5 بار ، گروه سوم 5/5 بار ، گروه چهارم 2/4 بار افراد سالمند بالای 75 سال 8% بار در ماه اقدام به عمل جنسی کرده بودند. علیرقم این آمار که افراد به طور متفاوتی اقدام به عمل جنسی می کنند ، کسانی که کمتر از این تعداد فعال هستند ، نباید احساس گناه کنند و توجه به متوسط چندان ارزش آماری ندارد. دکتر ماتیاس و دکتر کال ، هر دو ، فاکتور سلامتی را مهمترین عامل تعیین کننده دفعات فعالیت جنسی معرفی کرده و اضافه می نمایند که سن خود دلیل تقلیل فعالیت های جنسی می باشد. مکررا باید متذکر شوم که جنسیت یک پدیده شخصی است و تعریف تعداد طبیعی دفعات شرکت در این غعالیت کاری غیر ممکن است. 

 

بحران یائسگی در مردان و اثرات آن بر توانایی جنسی 

 

گروهی از آقایان در میانسالی دچار یائسگی می گردند که شباهت اندکی به یائسگی خانم ها دارد. دکتر بنیامین خاطر نشان می کند که یائسگی در خانم ها ضربه روحی بر آنان وارد کرده و چندین سال زندگی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد . این موضوع در مردان ( گروه کوچکی ) به صورت آرام تر و طولانی تر عمل می کند. مردانی که در آنها کاهش هورمونی شدید تر است ( این پدیده در میانسالی اتفاق می افتد ) از این کاهش و تحول احساس ترس کرده و در نتیجه دچار تحریم پذیری ، بی خوابی ، افسردگی و حتی در مواردی گر گرفتگی می کردند. ترس از دست دادن مردانگی و کاهش تمایلات جنسی همراه با تغییرات مختلف اجتماعی و خانوادگی می تواند فرد را در شرایط به خصوصی قرار دهد که عکس العمل های او نسبت به این تغییرات خود باعث کاهش مضاعف توانایی جنسی می گردد. رفتارهای ناهنجار زائیده این تغییرات را می توان در مردانی یافت که یا خانواده خود را ترک کرده اند و یا به دنبال همسر جوان تر رفته و زندگی زناشویی و خانوادگی را رها می کنند. بحران میانسالی در جوامع صنعتی بیشتر دیده می شود و دلیل آن هم معمولا عبارت است از :

 

  • خانواده های کوچک محدود به زن ، شوهر ، بچه و کمبود روابط با بقیه فامیل ، افراد فامیل در خانواده های جدید نقشی را بر عهده ندارند . با رفتن فرزندان به دانشگاه و یا ازدواج کردن آنها ، زن و شوهر تنها شده و چون با سایرین فاصله به وجود آمده ، قبول تنهایی بحران زا می گردد و شوهر و زن هر کدام به تنهایی باید با مسائل خود دست و پنجه نرم کنند و هر دو به نوعی دچار بحران میان سالگی می گردند. 
  • در جوامع صنعتی که شغل درصد بالایی از افراد کار در یک سازمان و یا مراکز کوچکتر است و لذا آنها بعد از مدتی بازنشسته می شوند ، روند بازنشستگیخود می تواند بحران زا باشد .
  • در سنین 50 تا 60 سالگی تغییرات فیزیکی و بیولوژیکی به تغییرات روحی و روانی ملحق شده و ترس  رسیدن به پایان زندگی با احساس کاهش تمایلات و توانایی جنسی همراه گردیده ، و بحران میان سالی را تشدید می کند. 

 

کاهش هورمون تستوتسترون ، کاهش چگالی عضلانی ، کاهش توانایی های قدرتی بدن و فیزیکی ، ریزش مو و سفیدی آن ، از دست دادن زیبایی ، مواجهه با چروک های صورت می تواند سبب عکس العمل های مختلفی در بعضی مردان گردد که یکی از آنها تغییرات در رفتارهای جنسی است . این رفتار دامنه گسترده ای از خود نشان می دهند . گروهیبه فعالیت های جنسی زیادتری اقدام می کنند و دلیلشان ترس از دست دادن توانایی جنسی است. گروهی دیگر به پیشواز ناتوانی جنسی رفته و گوشه گیری جنسی و انزوا را در پیش می گیرند. گروه دیگر که واقع گرا هستند در مقابله با تغییرات ظاهری و فیزیکی و روحی ف منطق خود را از دست نمی دهند و زندگی را به همان صورت که هست قبول می کنند و این واقعیت را قبول می کنند که هر چیزی شروعی دارد و خاتمه  می پذیرد و از دست دادن تمایلات و توانایی جنسی از چرخه زندگی است و چندان زجر آور نمی باشد. 

 

موقعیت اقتصادی ، اجتماعی و زمینه مذهبی در عکس العمل افراد نسبت به تغییرات تمایلات و توانایی ها ، نقش موثری دارد. طیف عکس العمل افراد نسبت به کاهش میل جنسی چنان گسترده است که هر گونه نتیجه گیری جمعی مبنای اصولی و عملی ندارد. اصولا برخورد با مسائل جنسی یک پدیده صد در صد شخصی و فردی محسوب می گردد و عکس العمل های افراد به پایه و شالوده های تجربی شخصی آنها بنا می گردد. رفاه اقتصادی می تواند درجه بحران کاهش میل جنسی را در فرد بالا ببرد. وقتی فردی در کلیه امور موفق  است ، هر گونه نقصان ، نگران کننده تلقی می گردد و می تواند سبب عکس العمل شدید در او گردد. افرادی که در سطوح پایین اقتصادی قرار دارند و تنها هدف مهم زندگی آنها امرار معاش است و از آنجایی که با نبودها و کمبودها عادت کرده اند ، نقصان توانایی جنسی کمتر بحران زا می گردد. 

 

میزان تحصیلات نیز به عنوان عامل مهمی در عکس العمل افراد نسبت به کاهش توانایی های جنسی محسوب می گردد. دکتر کینزی می نویسد که از آنجایی که جنسیت یک پدیده مغزی فکری و روانی است و تحریکات جنسی از طریق دستورات مغزی آغاز می گردند ، افرادی که استفاده بیشتر از مغز خود دارند ، چنانچه با کاهش تمایلات جنسی مواجه شوند نسبت به کاربرد مغزی خود مشکوک شده و دچار بحران بیشتری می شوند و احساس کمبود بیشتری می نمایند. مذهب به عنوان عامل آرام دهنده بحران میانسالی نقش بسیار ارزنده ای را بازی می کند و می تواند شدت بحران را کاهش دهد. مذهب انسان را به قبول واقعیت ها دعوت می کند و کاهش توانایی جنسی نیز از واقعیت ها محسوب می گردد. مذهب اسلام ، انسان را به خودداری دعوت می کند و هر چه مبنای مذهبی قوی تر باشد قبول نقصان ها و کاهش ها بیشتر قابل قبول است . 

 

لازم به تذکر است که مطالب فوق ممکن است در گروه بسیار کوچکی از کل جامعه اتفاق بیافتد و بحران میانسالی فقط درصد بسیار کمی از جامعه  را در بر گیرد. میانسالی همیشه همراه با بحران و نگرانی نیست ولی اطلاع از آن می تواند از بروز بحران جلوگیری نماید. 

 

 

 

 


  • فعالیت جنسی در سالمندان
  • میزان طبیعی فعالیت جنسی در سالمندان
  • ناتوانی جنسی در مردان سالمند
  • مقایسه جانان و سالمندان در انجام فعالیت جنسی
  • بحران میانسالی در مردان و عملکرد جنسی آنها
  • بحران یائسگی در مردان
سبد خرید
    سفارش شما

    جمع سبد : 0