مسائل عاطفی همراه با مسائل حاصل از کاهش تمایلات و توانایی های جنسی ، ترس از دست دادن توانایی جنسی ، افت قوای جسمی ، کاهش روابط شغلی و اجتماعی و مشاهده سالمندی و عدم توانایی مبارزه با کهولت می تواند مسائل عدیده ای را به وجود آورد. عدم توانایی در ارضای زوجه ، مجرد بودن در سنین بالا ، احساس گناه و خجالت توام با بی میلی مسائلی هستند که دکتر باتلر در رابطه با کهولت و کاهش توانایی جنسی تاکید کرده است . دکتر وست بعد از 12 سال مطالعه بر روی افراد مسن و توانایی ها و تمایلات جنسی در آنها می نویسد که فعالیت و تمایلات جنسی به عنوان فاکتور های مهم خودشناسی و احترام به خود در بین سالمندان وجود دارد. ایشان ادامه می دهند که افراد موفق در امور جنسی در امور دیگر زندگی نیز شاداب و موفق هستند. دکتر وست می نویسد که مقاربت جنسی نباید هدف نهایی تلقی گردد بلکه سالمندان با هم آغوشی با همسر می توانند به روحیه بهتری دست یابند. اهمیت خیال پردازی جنسی در طول روز و رابطه این خیال پردازی ها با تمایلات جنسی در سالمندان توسط دکتر سولنیک در سال 1977 میلادی مورد مطالعه قرار گرفت . مطالعه بر روی 277 مرد سالمند نشان داد که با افزایش سن ، خیا پردازی های جنسی در بیداری کاهش می یابد. ایشان اضافه می کنند که اکثریت افراد مورد مطالعه قرار گرفته اظهار داشته اند که بعد از سالگی خیال پردازی های جنسی در بیداری تقریبا از بین رفته است. تفکرات جنسی در جوانان در بیداری تا بار در روز ممکن است به وجود آید و نتیجه آن افزایش تمایلات جنسی و تولید بیشتر هورمون های تستوسترون است. مطالعات دکتر سولنیک در چارچوب پرسشنامه انجام گردید و پاسخ سالمندان راجع به تفکرات جنسی مبنای مهم تمایلات و توانایی جنسی محسوب می گردند و هر چه افکار دیگر مغز انسان را مشغول داشته باشند ، درصد تفکرات جنسی کاهش می یابد . نگرانی های اقتصادی ، احتماعی و خانوادگی افکار جنسی را تحت الشعاع قرار می دهند و میانسالان و سالمندان وقتی برای افکار حنسی ندارند. کاهش تولید تستوسترون نیز سبب کاهش تفکرات و خیال پردازی های جنسی می گردند.
دکتر هنکر گزارش می دهد که از سالمند و میان سال که از نظر روان - تنی مورد مطالعه قرار گرفتند ، نفر یعنی حدود 1درصد از بیماری های فیزیکی ، اختلالات روحی و نارسایی های جنسی رنج می بردند . نارسایی های جنسی شامل کاهش میل جنسی و کاهش توانایی جنسی گزارش شده و نیمی از این بیماران از کاهش میل جنسی و توانایی جنسی احساس خجالت داشتند. افزایش نگرانی به دلیل ناتوانیی جنسی موقتی سبب کاهش فعالیت جنسی می گردد. برای فرار از این نگرانی ها ، عده ای از افراد این مطالعه اقدام به کشیدن شدید سیگار کردند. عده ای ساعات کار خود را افزایش دادندو عده ای هم بی خوابی پیدا کردند. افسردگی مرتبط به ترس و نگرانی ناشی از ناتوانی نیز گزارش شد. این چرخه معیوب با کاهش میل جنسی شروع می شود که فشارهای فکری را سبب می گردد. آثار منفی و جانبی مجددی بر روی اعضای بدن به وجود آورده و سبب تضعیف توانایی جنسی می گردد. دکتر هنکر گزارش می دهد گزارش می دهد که 486 سالمند و میانسال که از نظر روان تنی مورد مطالعه قرار گرفتند ، 50 نفر از بیماری های فیزیکی ، اختلالات روحی و نارسایی های جنسی رنج می بردند . نارسایی های جنسی شامل کاهش میل جنسی و کاهش توانایی جنسی گزارش شده و نیمی از این بیماران از کاهش میل جنسی و ناتوانایی جنسی احساس خجالت داشتند. افزایش نگرانی به دلیل ناتوانی جنسی موقتی سبب کاهش فعالیت جنسی می گردد. برای فرار از این نگرانی ها عده ای از افراد این مطالعه اقدام به کشیدن شدید سیگار کردند. عده ای ساعات کار خود را افزایش دادند و عده ای هم بی خوابی پیدا کردند. افسردگی مرتبط به ترس و نگرانی ناشی از ناتوانی نیز گزارش شد. این چرخه معیوب با کاهش میل جنسی شروع می شود که فشارهای فکری را سبب می گردد. آثار منفی و جانبی مجددی بر روی اعضای بدن به وجود آورده و سبب تضعیف توانایی جنسی می گردد.
با بررسی و تحقیق بر روی 400 نفر سالمند که شاکی از شرایط و توانایی جنسی خود در طول 10 سال گذشته بودند ، دکتر کاپلان می نویسد که بعد از سن 50 سالگی ، هر نوع کاهش تمایلات جنسی یا عدم دست یابی به نعوظ باعث ایجاد ترس در افراد گردیده و این ترس به نوبه خود باعث تغییرات رفتاری و فرار از برخورد جنسی می گردد. هر چه عمل جنسی در سنین بالا به تعویق بیفتد و یا انجام نگردد، می تواند سبب کاهش بیشتر تمایلات و توانایی جنسی گردد. دکتر کاپلان با بررسی شرح حال افراد این گروه ، مانند دلایل فیزیولوژیکی نارسایی ، داشتن نعوظ صبحگاهی ، شرایطی که در آن ناتوانی جنسی رخ می دهد و اتفاقات قبل از احساس ناتوانی جنسی ، نتیجه گیری می کند که در بیشتر موارد ناتوانی جنسی نشات گرفته از عوامل روانی بوده است . این عوامل عبارتندز :
- برهم خوردگی روابط زناشویی به علت بیماری و یا ترک همسر و یا مرگ وی
- ترس ، عصبانیت و احساس گناه به دلایل مختلف
دکتر هورن می نویسد که امروزه افراد بالای 65 سال با چند مساله در زندگی مواجه می شوند:
- تغییرات اقتصادی ، فیزیکی و روانی و اجتماعی و فامیلی
- تغییرات جمعیتی سالمندان در سطح جهانی و توجه بیشتر به پیران
- افزایش نفوذ سیاسی سالمندان در تصمیم گیری های سیاسی اقتصادی و اجتماعی
دکتر هورن هم چنین معتقد است که کلید موفقیت در ایام سالمندی مرتبط با توانایی مادی فرد است. چنانچه افراد مسن از منابع مادی و اقتصادی بیشتری بهرمند باشند ، می توانند نیازهای خود را راحت تر بر آورده کنند و این باعث می شود که فشار های فکری کمتری بر فرد وارد شوند. و در نتیجه توانایی ها در فرد سالمند به طور کلی افزایش می یابد. فرافکنی و فرار از واقعیت افت توانمندی ها در دوره سالمندی ، در افراد مورد مطالعه توسط دکتر پفایفر به اشکال مختلفی خود را نشان داده است . کاهش اشتها ، فرار از منزل ، بد اخلاقی با همسر برای کاهش توقعات زوجه ، کاهش توانایی های جسمی و روانی در اثر توجه بیش از حد بر ناتوانی جنسی در این مطالعات توسط افراد سالمندبیان گردیده است. عده ای از پاسخ دهندگان اظهار داشته اند که چنانچه زوجه جوانتری داشته باشند ، تمایلات از دست رفته بر می گردد ولی همانطور که در مبحث دیگر بیان گردید داشتن زوجه جوان بعد از مدتی عادی شده و حالات قبلی به فرد بر خواهد گشت.
دکتر پفایفر معتقد است که جامعه با تعاریف ساختگی فاصله ای بین سالمند و بقیه اجتماع به وجود می آورد . این فاصله ها به نیازهای جنسی افراد سالمند هم تعمیم می یابد. این باور غلط که نیاز های جنسی بالقوه و توانایی بالفعل سالمندان با دیگر افراد جامعه فرق دارد ، باعث شده افراد مسن و سالمند دچار یاس و افسردگی گردند. تعاریف اجتماعی بی اساس و بی پایه که سالمند احتیاجی به فعالیت جنسی ندارد ، می تواند سبب مسائل جدیدی در زندگی سالمند گردد. نویسنده معتقد است که وظیفه مشاوران و پزشکان کمک به سالمندان در قبول تمایلات جنسی و ابراز بی پروای تقاضاهای خود به افرادفامیل است. از آنجایی که افراد سالمند معمولا یا با اقوام و یا در موسسات نگهداری از سالمندان زندگی می کنند ، آگاهی کلی برای جامعه لازم و ضروری است . ازدواج مجدد برای سالمندان در بهبود و سلامتی روحی و جسمی بسیار مفید است و فعالیت های جنسی سالمند می تواند در نوع برخورد سالمند با خود و جامعه اثرات مثبتی باقی گذارد و به فرد اطمینان خاطر بیشتری ببخشد.
دکتر کامفورت می نویسد که جامعه جوان گرا پیدیده کاهش تمایلات و توانایی جنسی در سالمندان را مورد تمسخر قرار می دهد. سالمندان محکوم به تنهایی می شوند و توقعات و نیاز های جنسی خود را باید پنهان کنند و اجازه صحبت راجع به این مسائل از آنها گرفته می شود. گذشته از وجود بیماری ها و مصرف دارو که سبب کاهش تمایلات و فعالیت های جنسی می گردد ، سالمند سالم احتیاج به فعالیت های جنسی دارد . افزایش سن یک امر طبیعی است و آموزش تغییرات جسمی بدن در سالمندی برای جوانان از واجبات است . زمانی که جوان امروز یا سالمند فردا به سنین بالا رسید ، از اطلاعات دریافتی قدردانی خواهد نمود. اصولا چند سالی بعد از ازدواج ، مسئله همبستری و رابطهخ جنسی کم کم در درجات کم اهمیت تری قرار می گیرند تا حدی که بعد از 8 تا 10 سال پس از ازدواج ، رابطه جنسی به اولویت هشتم یا نهم زندگی تنزل می یابد. به عبارت دیگر مسائل دیگر مانند شغل ، فرزندان ، محیط کار ، منزل ، تهیه مایحتاج و سایر مسائل دیگر ، مهم تر از رابطه جنسی تلقی می شوند.